پیشبرد هر برنامهای بدون تجزیه و تحلیل شرایط گذشته و فعلی و پیشبینی آینده قطعا با شکست همراه خواهد بود. در ایران دستیابی به اطلاعات و آمار بهخصوص در بخشهایی همچون دستههای مختلف صنعت بستهبندی اگر نگویم غیرممکن بلکه بسیار دشوار است. عملا نهادهای دولتی و مسوول نه لزومی به جمعآوری و درج اطلاعات میبینند و نه تلاشی در این راستا از خود نشان میدهند. تعداد واحدهای ثبت نشده رسمی و در اصطلاح زیرپلهای نیز بسیار زیاد است و واحدهای فعال رسمی هم به دلایل مختلف برخلاف شرکتهای خارجی، از درج آمار تولید، فروش، نیاز و پیشبینیهای آینده ممانعت میکنند. تنها آمار ممکن را برخی از انجمنهای صنفی مرتبط اعلام میکنند که بنا به دلایل یادشده بالا، در صحت و سقم آنها بسیار جای بحث وجود دارد.
اما چاره چیست؟ هر چند که صنعت و تجارت در ایران به خاطر تحریمها و مشکلات سیاسی و بیکفایتی تصمیمگیران ایزوله شده است اما باید بپذیریم که بخشی از روند جهانی هستیم و خواهناخواه از آن تاثیر خواهیم گرفت. بدون شک بخشی از صنایع ما همچون غذایی و بخشهای زیرمجموعهاش، کماکان به صادرات میاندیشند و طبیعی است که بستهبندی، بخش جداییناپذیر از کالای تولیدیشان خواهد بود. اما دورانی که با استانداردهای خودمان (مبدا) کالایی را تولید کنیم و در بازارهای جهانی، بهویژه بازارهای با استانداردهای بالا، بفروشیم به سر آمده است. اکنون دیگر استانداردها و قوانین مقصد است که جهتگیری تولید را چه در بخش طراحی و چه به مشکل مهمتر، مواداولیه تعیین و دیکته میکند. عدم آگاهی از چنین الزاماتی که اغلب آنها ریشه زیستمحیطی دارند میتواند باعث بازگشت کالا و خسارات سنگین بشود.
نقش آمار و تحلیل بهویژه در بخش سرمایهگذاری آینده خود را بیشتر نمایان میکند. فعالین صنعت که به ناچار هر چند سال یک بار یا باید ماشینآلات و امکانات خود را به روز کنند و یا حتی افزایش توان و تنوع تولید دهند، این موضوع را بیشتر درک میکنند. نمیتوان چاپخانهداری را تصور کرد که بدون توجه به گرایش آینده بازار نسبت به نوع چاپهای به کار رفته شده، اقدام به خرید ماشین جدید کند. نمیتوان تصور کرد که در حالی که نیاز به یک ماشین چاپ دیجیتال با فلان ویژگی داریم، هزینهای بیشتر کنیم و ماشین افست بخریم. یا مثلا در حالیکه نیاز چند سال آینده بازار گرایش به فلکسو است کسی روی سیلک سرمایهگذاری کند. عوامل موثر بر بازار را هم باید بدانیم زیرا بر میزان تولید و نیاز بازار تاثیر میگذارند. به عنوان مثال جنگ اوکراین برخی از الگوریتمها را در بعضی بخشها برای چند سال آینده به هم ریخته است، یا تاثیراتی که از کرونا در بازار به جای مانده است. این عوامل میتوانند کوتاهمدت، میانمدت یا طولانیمدت باشند.
در پلاستیکها میزان بازیافتپذیری آنها و گرایش به سمت تکلایهها برای آسانی در جداسازی و بازیافت، یکی از مهمترین عوامل در آینده بازار است. پس در جایی که واقعا لازم نیست بهکارگیری لیمنیتهای چندلایه میتواند مشکلآفرین باشد.
در لیبلها، گرایش عمده به سمت هوشمندسازی آنها چه از طریق افزودن تگهای ویژه و RFID یا حساس نمودن نسبت به اکسیژن و دما و… است.
اینترنت اشیا همه بخشها را درخواهد نوردید. از ماشینسازی گرفته تا لیبلها و حتی کالاهای تولیدشده. بستهبندیهای متصل بهعنوان جدیدترین کاربرد اینترنت اشیا، گام فراگیر بعدی خواهد بود.
در بخش درپوشهای پلاستیکی، ایمنسازی بیشتر از طریق دربهای CR و TE و یا لیبلهای ایمنساز توسعه بیشتری خواهند یافت. این بازار تا 2025 به رقم 57 میلیارد دلار میرسد. در این بخش PP سریعترین رشد را از لحاظ نوع ماده اولیه خواهد داشت.
در بستهبندیهای انعطافپذیر پیشبینی بازار، رقم 41.2 میلیون تن در سال 2028 خواهد بود با ارزش تقریبی 342 میلیارد دلار. بازارهای در حال توسعه در خاورمیانه و آفریقا سریعترین رشد را به خود خواهند دید و لمینیتهای تکلایه کاربرد بیشتری خواهند یافت.
چاپ جوهرافشان سریعترین رشد را در بخش چاپ گرافیک و بستهبندی داشته و کاربردهای وسیعی هم در بخشهای صنعتی و نساجی پیدا کرده است. ارزش این تجارت حدود 87 میلیارد دلاراست. چشماندازهای رشد به ویژه در بخش بستهبندی بین سالهای 2022 تا 2027 به حدود 16.3 درصد در ارزش خواهد رسید.
بستهبندیهای کروگیتی هم رشدی سالانه 4 درصدی را از 2022 تا 2027 به خود خواهند دید یعنی افزودن 40 میلیون تن مواداولیه به بازار. طی این مدت ارزش بازار جهانی به بیش از 43 میلیارد دلار خواهد رسید.
اینها گوشهای از آمارها و گرایشهای آینده بازار در صنعت بستهبندی جهان بود. آیا بدون توجه به این آمار، میتوان برنامهریزی طولانیمدت برای آینده داشت؟ یا سخن آن دوستانی که میگویند ارتباط ما با جهان تقریبا قطع شده است بنابراین گرایشهای جهانی چندان به کار بازار داخل نمیآید، صحیح است. شاید بتوان چنین توجیهی را در برنامهریزی کوتاهمدت به کار گرفت اما آیا در طولانیمدت هم میشود به چنین روشی کسبوکار را به پیش برد. تنها زمان مشخصکننده پاسخ صحیح به چنین سوالی خواهد بود. عنصری گرانبها در همه شئونات انسانی که مدتها در ایران از ارزش افتاده است.
سهیل چهره ای / سردبیر