سهیل چهره ای
گرایش ها و پیشرفت ها در صنعت بسته بندی به خصوص در دهه اخیر سرعتی باور نکردنی یافته است. دشوار است که بتوان گفت این گرایش های تازه و نیازهای جدید بازار بوده اند که پیشرفت ها را موجب شده اند یا پیشرفت های به وجود آمده توانسته نیازها و سلیقه های تازه و گوناگون را ارضا کند.
نتیجه اما این شده که بسته بندی زیر چندین ذره بین قرار گرفته است. ذره بین هایی که نه تنها تعداد آنها در گذشته کم تر بود بلکه درشت نماییشان نیز کوچک تر می نمود. امروزه دیگر تنها به محافظت ، ساختار بیرونی و گرافیک بسته بندی توجه نمی شود. محیط زیست، کاهش مصرف مواد اولیه، بازیافت نه تنها به خاطر مسایل زیست محیطی بلکه به سبب جنبه های مالی، بازاریابی و برند سازی، راحتی به کار گیری و مصرف، میزان تاثیر مستقیم در فروش و… از دیگر مسایلی هستند که فعالان بسته بندی و صاحبان نام های تجاری به شدت نسبت به آنها حساس شده اند.
از ابتدایی ترین اصولی که این روزها هم از منظر بازاریابی و هم هزینه ای مورد توجه جدی قرار دارد انتخاب نوع بسته بندی است. این انتخاب خود شامل مواردی همچون نوع ماده اولیه تشکیل دهنده بسته و ساختار طراحی شده برای آن است. موضوعی که متاسفانه در موج ایجاد شده در ایران برای بهبود بسته بندی کالاهای تولید شده ، به آن توجه اندکی می شود و نتایج ناخوشایندی را به دنبال دارد. به وفور دیده می شود محصولاتی را که باید در بسته پلاستیکی پر می شدند اما در شیشه به بازار عرضه و به خاطر نبود راحتی در مصرف از طرف مشتریان طرد شده اند. یا عدم تناسب نوع بسته بندی و تضعیف ساختار بیرونی که باعث شده است محصول به شکل خرد شده و نا مطلوب به دست خریدار برسد در حالی که می شد با قرار دادن آن در سینی به عنوان بسته بندی اولیه از این اتفاق جلوگیری کرد.در توجیه اهمیت این نکته همین بس که تولید کنندگان بزرگ از تغییر هوشمندانه و از پیش تعین شده نوع ماده اولیه بسته بندی به عنوان ابزاری برای بازاریابی محصول جدید یا حتی ایجاد شوک در بازار در راستای افزایش فروش محصول موجود در بازار استفاده می کنند.
میزان مصرف ماده اولیه و نیز نوع ترکیب آن نیز به سوژه ای جدید تبدیل شده است . کاهش مصرف مواد اولیه ، کاهش لایه های بسته بندی، کاهش مصرف انرژی در تولید، بازیافت پذیری، استفاده از منابع تجدید شونده، میزان تاثیر پذیری بر لایه ازن و موارد بسیاری از این دست را در قالب موضوعی با نام “پایداری در بسته بندی” نام می برند که تبدیل به چوب خطی برای سنجش میزان مقبولیت و کیفیت بسته بندی شده است. در کشورهای پیشرفته، پایداری در بسته بندی در صدر معیارهای سنجش ارزیابی بسته بندی کالاها نشسته است. پیشرفت ها در تولید مواد اولیه جدید، سرعت و رقابتی باور نکردنی یافته است. روزی نیست که در خبرها عنوانی تازه مبنی بر اختراع ماده ا ی تازه یا ابداع ترکیبی جدید از مواد اولیه قبلی به چشم نخورد. این موضوع به خصوص در بخش پلاستیک ها و فیلم های بسته بندی نمود بیشتری دارد. هزینه های سنگینی که شرکت های بزرگ در این بخش هزینه می کنند حاکی از اهمیت موضوع و نقش آن در بازار دارد. حتی درصد اندکی کاهش عبور پذیری اکسیژن در یک فیلم بسته بندی و یا افزایش نه چندان زیاد در شفافیت آن، شاید ماه ها زمان از تیم تحقیق و توسعه یک مجموعه تولیدی را به خود اختصاص دهد. معیار سنجش و راهنمای روند تحقیق البته همان ” پایداری” است. افزایش کارایی فیلم های بسته بندی موضوعی است که دیگر نمی توان آن را جدای از مسئله ای همچون محیط زیست دید. قابلیت بازیافت و حتی میزان این قابلیت از یک طرف و مقدار و چگونگی استفاده از منابع تجدید پذیر یا غیر تجدید پذیر از سویی دیگر به شدت از سوی تولید کنندگان مورد توجه قرار گرفته و بر روی آن تبلیغ می شود.
پر رنگ تر شدن توجه به حقوق شهروندی در کشور های پیشرفته تاثیر خود را در همه ارکان زندگی مردم این نقاط از دنیا به خوبی نشان می دهد. این تاثیر حتی در بسته بندی محصولات( به ویژه در بخش غذایی) نیز بسیار چشمگیر و جالب توجه است. دانایی مصرف کننده از محصولی که مصرف می کند و میزان مواد تشکیل دهنده آن دیگر سوژه ای تبلیغاتی و لوکس نیست. این یک حق است که دولت ها در راستای دستیابی مصرف کننده به آن هر روز قوانین سخت گیرانه تری وضع می کنند. نمود عینی این بحث خود را در بخش لیبل زنی نمایان می کند. لیبل هایی که در گذشته تنها نقش تبلیغ نام تجاری و فروش محصول را بر عهده داشتند این روزها حضوری پرنگ و حساس در تامین سلامت آحاد جامعه دارند. نقشی که قوانین به تدریج سختگیرانه تر آن را به شدت تحت نظر قرار داده اند. استفاده از آخرین فناوری ها در تولید لیبل هایی که میزان کیفیت و تغییرات شیمیایی محصول را نشان می دهد و حتی تغییرات دمایی از مرحله تولید تا رسیدن به دست مصرف کننده را نیز عیان می کند، از دیگر تحولات در این زمینه است.
ماشین آلات بسته بندی و در کنار آن چاپ، علاوه بر کارایی بیشتر به سمت چند کاره و کوچکتر شدن در حال حرکت هستند. در بخش ماشین الات بسته بندی سعی شرکت ها در تولید ماشین هایی است که کارایی بالا را در کنار اشغال فضای کم ، مصرف کمتر انرژی، تمرکز انجام کار چند ماشین در یک دستگاه، انعطاف پذیری در توانایی کار با مواد اولیه و ظروف مختلف ، نیاز به زمان کمتر برای تنظیم یا سرویس و تعویض احتمالی قطعات و در ماشین های چاپی، به خصوص، توانایی انجام کارهای سفارشی با دور چاپ کمتر داشته باشند، متمرکز شده است.
به خاطر گستردگی بسته بندی و در گیر بودن چندین صنعت و تخصص در این بخش، سرعت پیشرفت ها در این صنعت بسیار زیاد است. البته 800 میلیارد دلار گردش مالی سالانه نیز انگیزه خوبی برای شریک بودن در این پیشرفت ها ایجاد می کند!