باید گفت که هر دو این استراتژی‌ها با تمایلات مصرف‌کنندگان در این روزها مطابقت دارند آن هم به دلایل متفاوت. این شما هستید که باید بیابید کدام طرح از میان مثال‌های زیر برای برند شما مناسب‌تر است. موضوع آسانی نیست که طراحی بسته‌بندی شما به درستی کار کند. یک بسته‌بندی ایده‌آل، طرز فکر و سبک تولید یک شرکت را قبل از اینکه مشتری شروع به بررسی و نگاه به محصول کند به او منتقل می‌کند. مانند پوسترهای تبلیغاتی فیلم‌های سینمایی، نشانه‌های ظریف و انتظارات تقریبا ناخودآگاه از انتخاب رنگ و چیدمان (لی‌اوت) وجود دارد.

اغلب مردم ترجیح می‌دهند در میانه طراحی بسته‌بندی حرکت کنند چراکه راحت‌تر، طبیعی‌تر و قابل دسترس‌تر است. اما طراح‌های ساده‌گرایانه (minimalist) و حداکثرگرایانه (maximalist) به احساسات ما فشار وارد می‌کنند و حسی به ما می‌دهند شبیه اینکه این محصول متفاوت از استاندارد موجود است. به همین خاطر است که آنها بخشی محبوب از گرایشات امروز طراحی هستند.

مینیمالیسم چیست؟

مینیمالیسم شما را با حداقل‌ها خوشحال می‌کند. در واقع جلوه زیبایی‌شناختی آن به گونه‌ای است که چیزی بیش از اطلاعات ضروری در طرح محصول وجود نداشته باشد. این اغلب شامل خطوط کم، نبود نمادی جز لوگوی شرکت و در بسیاری مواقع استفاده از تنها یک رنگ است.

در طرح‌های مینیمالیستی اغلب رنگ سفید با سایه‌های خاکستری ترجیح اصلی است تا تفاوت بین سفید و سیاه، اگرچه ممکن است شما برجسته‌کاری (embossing) یا بافت‌دهی ظریفی را نیز مشاهده کنید. طرح‌های مینیمالیستی گرایش به سادگی دارند. این گرایش را به‌طور ویژه می‌توانید در شعار شرکت Apple دریابید: “It Just Works” که نمایانگر فلسفه طراحی محصول است و به حداقل آموزش برای خواندن کتابچه راهنمای کاربر یا پیکربندی تنظیمات پیچیده نیاز دارد. به بیان دیگر، طرح‌های مینیمالیستی تمایل به مشغول و درگیر کردن افراد با حداقل استرس دارد. شما چیزی را دریافت می‌کنید که مطابق انتظار عمل می‌کند و این بسیار راحت‌تر از محصولات با طراحی ماکسیمالیست است که مانند فریادی بلند در صورت شما هستند.

بسیاری از شرکت‌ها محصولاتی را برای گروه‌های مختلف تولید می‌کنند. سری گوشی‌های iPhone شرکت Apple، برای بازارهای لوکس اما انبوه تولید می‌شود (جنس لوکسی که همه می‌خواهند آن را داشته باشند- نگرشی بسیار نامعمول برای یک محصول). با این حال برخی از سایر محصولات این شرکت برای هنرمندان و طراحان گرافیک حرفه‌ای عرضه می‌شود.

این تمرکز در طراحی بسته‌بندی مشهود است جایی که جعبه‌های محصولاتی همچون iPad و iMac نه‌تنها محصول را نشان می‌دهند بلکه ظاهر آن را در حالت روشن نیز به نمایش می‌گذارند. این گامی فراتر از مینیمالیسم و در واقع حرکت در فضای میانه است چراکه حرفه‌ای‌ها کیفیت و اطمینان را بیشتر از سادگی می‌خواهند.

ماکسیمالیسم چیست؟

ماکسیمالیسم باعث می‌شود شما بیشتر بخواهید و همه چیز به تاثیر و جزییات کار مربوط می‌شود. این نشان می‌دهد که شما محصول زیادی دریافت می کنید که هم جسورانه و هم کاربردی است.

ماکسیمالیسم به افرادی که به دنبال موفقیت هستند و محصولاتی که به آنها در راه رسیدن به هر چه در زندگی می‌خواهند کمک می‌کند، پاسخ می‌دهد. هدف بسیاری از محصولات، داشتن طراحی حداکثری است زیرا به آنها یاری می‌دهد تا در قفسه‌های شلوغی که در آنها کالاها برای جلب توجه خریدار رقابت می‌کنند، برجسته شوند. شما نمی‌توانید محصولی را بفروشید چنانچه مردم متوجه آن نشوند بنابراین ایده بزرگ شدن یا به خانه رفتن اساسا در طراحی محصول ایجاد و ساخته می‌شود. ماکسیمالیست یا مینیمالیست، مفهوم اساسی در اینجا این است که بسته‌بندی باید هم شرکت و هم محصول را با هم نمایندگی کند.

منابع زیادی برای اشاره و یادگیری وجود دارند. در ادامه به چند نمونه از نگرش مینیمالیست و ماکسیمالیست اشاره می‌شود.

1- جعبه سفید مالت Apple نمونه‌ای عالی از مینیمالیسم است.

این جعبه بدون شک یکی از بهترین نمونه‌ها برای طراحی مینیمالیستی یک محصول است که در حال حاضر در بازار موجود می‌باشد. اطلاعات بر روی جلو و مرکز جعبه نشسته، بدون رنگ و کنتراست بالا بین متن و مناطق اطراف. برجسته‌کاری قابل توجهی در اینجا وجود ندارد اما یک فرورفتگی جزیی برای دکمه‌های Home و حتی شکل و برش مختلف برای ایرپادها تعبیه شده است.

عنصر دیگر که تا زمانی که از نزدیک نگاه نکنید چنان مشخص نیست این است که چگونه آنها از مرکب برجسته در کنار تلرانس‌های قوی برای شکل دادن و تنظیم متن استفاده کرده اند.

نتیجه در اینجا طراحی جذاب از لحاظ زیبایی‌شناختی است که بیانگر حس محصولی مدرن و با ساختی بسیار دقیق به شمار می‌آید. این نگرش کلی شرکت اپل در طراحی محصولاتش است برای ایجاد حس خوب همزمان با راحتی در استفاده از کالا. با تمام آنچه گفته شد، طراحی مینیمالیستی اپل احتمالا بدون تبلیغات تهاجمی آنها در سایر زمینه‌ها کار نخواهد کرد. آنها بیشتر محصولات را در مغازه‌ها و فروشگاه‌های آنلاین خود به فروش می‌رسانند و تعداد اندکی از آنها را به سایر خرده‌فروشان ارسال می‌کنند تا پایگاه های خود را پشتیبانی کنند. طرح مینیمالیستی کار می‌کند چون مردم دقیقا می‌دانند چه محصولی را قرار است خریداری کنند و نیازی به جعبه برای جلب توجه خود ندارند و اپل هم تمرکز خود را بر تجربه خرید می‌گذارد تا جلب کردن توجه مردم.

2- فضای منفی به آرامش چشم کمک می‌کند.

فضای منفی کاملا مشابه طراحی مینیمالیستی نیست. به جای آن همانطور که این شرکت چاپی توضیح می‌دهد، بهتر است به فضای منفی به عنوان فضایی بین عناصر طراحی نگاه کنیم. خلاف آن نیز فضای مثبت است یا فضاهایی که شما به طور فعال برای هنر، لوگوها و سایر محتویات استفاده می‌کنید. برخی از درجات فضای منفی برای طراحی محصول حیاتی است. تقریبا غیرممکن است که لیبل منسجم و معقولی از یک محصول ببینید آن هم بدون کمی فضا بین عناصر طراحی. بزرگ و فاصله‌دار کردن عناصر طراحی باعث درک آسان‌تر از فاصله‌ای می‌شود که بتوان ایده‌ها را به خوبی تمیز داد.

قرص مکمل Fredi برای تمرکز به کاهش استرس و در مجموع وضوح ذهنی تولید می‌شود. این موضوع را می‌توانید در طراحی جعبه‌شان مشاهده کنید جایی که آنها علایم ظریف تپه‌ها و نام تجاری خود را دارند اما هیچ چیز بیشتری را دیگر نمی‌بینید. به جای بسته‌بندی جعبه با تبلیغات و گرافیک زیاد، چیدمان آن آرام و دوستانه است. انتخاب رنگ پس‌زمینه نیز در اینجا حیاتی است، زرد به نشانه خوشبینی. سبز ممکن است به عنوان یک جایگزین مطرح شود اما زرد کمی فعال‌تر است و برای کسانی که می‌خواهند هر روز از این قرص‌ها استفاده کنند، جذاب‌تر به نظر می آید.

شرکت گامی فراتر از طراحی مینیمالیسم برداشته و به کارگیری فضای منفی را با داشتن سه رنگ در بسته‌بندی به جای دو رنگ تقویت کرده است. تپه‌های سیاه‌رنگ، تصاویر چشم‌نوازی هستند که توجه را به منحنی‌های ملایم پایین جلب می‌کنند. از آنجا، چشم قبل از رسیدن به لوگو، از فضای منفی بالا می‌رود. اگر یک بسته خیلی شلوغ باشد، طرح‌های مانند این کار نمی‌کنند. اشکال و الگوها احساس تقریبا ناخودآگاهی را برمی‌انگیزند که برای داشتن یک تجربه کل‌نگر به محصول پیوند می‌خورد.

3– تقارن پیچیدگی را کاهش می‌دهد.

به‌کارگیری تقارن در مینیمالیسم بسیار متداول و محبوب است چراکه درک آن آسان به نظر می‌رسد. انسان‌ها اغلب چیزهای متقارن را دوست دارند چراکه با مفاهیم زیاد همراه و همبسته هستند:

کمال

تکامل

کیفیت

در بسته‌بندی، تقارن بیشتر در شکل‌ها اتفاق می‌افتد تا رنگ‌ها.  بسته‌بندی نوشیدنی بالا، شش رنگ دارد که شامل پس‌زمینه سفید می‌شود و تا حدودی برای یک طرح مینیمال تهاجمی است. با این حال بیشتر آن رنگ ها بخشی از یک الگوی متقارن هستند که برای همان مقدار فضا نشان داده می‌شوند. متن روی قوطی به رنگ زرد نارنجی است که با یکی از مربع‌ها مطابقت دارد. این اثر شبیه به مثال فضای منفی ماست جایی که ابتدا به نماد نگاه می‌کنیم سپس به بالا می‌رویم و به متن و نام محصول می‌نگریم.

خطوط عمودی در تقارن مینیمالیستی رایج هستند. این منطقه جایی است که طراحی‌های مینیمالیستی و ماکزیمالیستی به طور قابل توجهی متفاوتند به خصوص زمانی که شروع به اضافه کردن برش در تایپوگرافی و موقعیت نور، سایه‌ها و اشیا می‌کنید.

تقارن یک ویژگی دیگر هم دارد که در تصویر بالا می‌بینیم: ترکیب چند رنگ در یک شکل.

4- کمی الگوسازی مشکلی ندارد.

همه الگوها در طرح مینیمالیستی بد نیستند. این زیبایی‌شناسی در واقع بر فضای منفی، تقارن و نشانه‌های ظریفی که چشم را به خود جلب می‌کند، تمرکز می‌کند. با این حال، در برخی موارد، طراحی مینیمال می‌تواند فضا را با عناصری پر کند که معمولا کاربرد چندانی در بسته‌بندی ندارند.

در قوطی Frida لوگو پایین و نامحسوس نگه داشته شده و به جای آن الگوهای تکرارشونده بیش از نیمی از فضا را به خود اختصاص داده‌اند. در برخی جاه‌ها، مینیمالیسم به پیچیدگی اجازه پیشروی می‌دهد اما همزمان به خوبی از رقبای خود نیز متمایز است. رنگ در چنین مکان‌هایی حیاتی است. در مورد غذا، رنگ به نشان دادن طعم و اینکه مردم چه چیزی را باید انتظار داشته باشند کمک می‌کند. این نشان می‌دهد چرا چیزهای تند معمولا قرمز هستند در جایی که لیمو زرد است. رنگ‌های اصلی کافی برای اختصاص دادن یک رنگ به هر غذا وجود ندارد اما مردم اساسا از نوشیدنی آبی انتظار طعم‌های متفاوتی نسبت به نارنجی دارند.

مینیمالیسم می‌تواند تفاوت‌های موجود در محصولات را در عین حفظ شکل کلی طراحی برجسته کند. رنگ‌ها به نشان دادن طعم‌های محصول درون قوطی کمک می کنند در حالی که خود اشکال توجه را جلب و افراد را تشویق می‌کنند تا به آنها نگاه کنند.

5- عناصر طراحی که برای جلب توجه مبارزه می‌کنند، مفاهیم حداکثری را دربرمی‌گیرند.

طراحی حداکثری اغلب بر روی ایده‌هایی تاکید دارد مبنی بر اینکه اتفاقی در حال رخ دادن است. این ایده شامل پر کردن فضا تا حدامکان با عناصری است که فراتر از بسته‌بندی هستند و به‌طور کلی بزرگتر از آنچه مشتریان انتظار دارند به نظر می‌رسند.

بسیاری از طرح‌های ماکسیمال چندین رویه دارند، گاهی اوقات با بافت‌ها یا الگوهای مختلف مانند رنگ‌ها و شکل‌های اصلی پررنگ جعبه شکلات Blood Orange.  این بافت یا الگو می‌تواند حتی در یک تصویر ایستا احساس حرکت ایجاد کند.

اگر به نظر می‌رسد که عناصر طراحی برای جلب توجه رقابت می‌کنند، احتمالا شاهد یک طرح ماکسیمالیست هستید.

6- توهمات نوری پر از حرکت هستند.

توهمات نوری به سرعت توجه را به خود جلب می‌کنند. آنها می‌توانند فضا را با الگوهای پیچیده یا تکرارشونده پر کنند. دید بیننده را بچرخانند و کنجکاوی را جلب کنند. این نوع طراحی نمونه‌ای غیرمعمول از حذف کامل فضای منفی در محدوده آن است. توهمات نوری ترفندهای اساسی برای ایجاد حس حرکت با زاویه وسیع حتی روی قوطی نازک هستند. اگر کسی آنها را از نزدیک بررسی کند، به نظر نمی‌رسد که با طراحی واقعی مرتبط باشند.

7- طرح‌های کشیده شده با دست، اجرا یا تولید کوچکتر یا محدود را تداعی می‌کند.

طرح‌های انجام شده با دست احساس شخصی را ارایه می‌دهند و اغلب به نظر می‌رسد که توسط یک هنرمند با استعداد متوسط با یک خودکار یا نشانگر کشیده شده‌اند اما بدون ارتقا سطح حرفه‌ای ممکن است با طرح مینیمال اشتباه گرفته شوند. در واقعیت به‌ندرت اتفاق می‌افتد طرح‌هایی که با دست کشیده شده‌اند به‌طور عمدی سخت و خشن به نظر آیند. ایجاد یک طرح متوسط قابل قبول به مهارت زیادی نیاز دارد بنابراین از یک نظر تولید چنین بسته‌بندی ای حتی سخت‌تر از چیزی است که به نظر می‌آید. طرح‌های دستی تمایل دارند تا ایده تولیدکنندگان کوچک تر و محصولات محدود را در مقابل جذابیت بازار انبوه شرکت‌های بزرگتر تداعی کنند. یک طرح ماکسیمال ممکن است سیاه و سفید یا حاوی رنگ باشد اما معمولا الگوها، بافت‌ها و اشکال را برای جذابیت کلی ترکیب می‌کند.

به تایپوگرافی روی جعبه آب دقت کنید. حروف درشت و معقول هستند. این طراحی در نمادگرایی خود جسورانه و مستقیم است.

8- تایپوگرافی جسورانه پیام خاص خود را می‌دهد.

تفاوت بین طراحی مینیمالیسم و ماکسیمالیسم در ابتدا آنقدری که به نظر می‌رسد واضح نیست. این تفاوت در تایپوگرافی بیشتر مشهود است جایی که شما می‌توانید در عین خوانا بودن، کارهای زیادی انجام دهید.

رنگ در اینجا نقش به‌سزایی دارد. همان طور که در مثال‌های قبلی فضای منفی دیدیم، بسته‌بندی با رنگ سفید یا تک‌رنگ با لوگوی بزرگ، اغلب دارای طرح مینیمال است. با این حال افزودن چندین رنگ به یک طرح می‌تواند آن را به طرحی ماکسیمال تبدیل کند. به عبارت دیگر طرح ماکسیمال فقط به فضای منفی یا کمبود آن نیست بلکه نحوه اعمال رنگ در کل زیبایی‌شناسی و انتظار مردم از محصولاتی است که از آن استفاده می‌کنند.

رنگ‌ها می‌توانند یک فونت را گسترش دهند و به اندازه یا حرکتی دلالت کنند که بخشی از متن اصلی نیست. تصویر بالا نشان می‌دهد که چگونه سایه‌های بنفش متنی را گسترش می‌دهند تا احساس هیجان‌انگیز و پویا داشته باشد. نتیجه طرح سه‌بعدی است که در آن به نظر می‌رسد متن از لیبل دور می‌شود و به سمت شخصی می‌آید که به آن نگاه می‌کند. طرح‌های مینیمال معمولا از چنین چیزهایی دوری می‌کنند و در ماکسیمال از آن استقبال می‌شود. عکاسی نیز موضوع مهمی است. یک عکاس مینیمال ممکن است از تقارن استفاده کند و محصول را در مرکز تصویر قرار و آن را ثابت جلوه دهد. یک عکس حداکثری به احتمال زیاد از قانون یک‌سوم استفاده می‌کند با تاکید بر حرکت و زندگی.