اگر میخواهید با تولیداتتان و استراتژیهای بستهبندی، به حداکثر بهرهوری دست پیدا کنید، تنها اعمال یک طرز تفکر تاکتیکی روزمره کافی نیست. این نگرش کوتاهمدت تنها به شما در انجام وظایف روزانه و رسیدگی به اهداف پروژه کمک خواهد کرد. اما بهویژه در سال ۲۰۱۸، برای دستیابی به موفقیتهای سازمانی درازمدت و دستیابی به کارآییهایی که تاثیر پایدار بر روی جمع کل درآمد شرکت و رشد دارند، باید رویکرد کنشگرایانهتری را اتخاذ نمود.
اگر اداره یک سازمان بستهبندی- و یا هر مجموعه عملیاتی دیگر- را برعهده دارید، ملزم به ارزیابی کارآمدی و قابلیت عملکردتان هستید، به این منظور که از چگونگی تاثیر آن در جهت اهداف سازمانهای بزرگتر خود آگاه شوید. توسعه یک استراتژی بستهبندی، گامی اساسی برای مطابقت با اهداف سطح بالای تجارت و کسب بهترین نتیجه، از هزینهها و دقیقههایی که در بستهبندی سرمایهگذاری میکنید، میشود.
چرا استراتژی بستهبندی مهم است؟
از آنجایی که یک سازمان داخلی، در جهت حمایت اهداف و انتظارات یک سازمان بزرگتر فعالیت میکند، عملکرد بدون استراتژیای که در راستای اهداف مدیریت کلان نباشد، منجر به شکست میشود.
سازمانهای موثر، اهداف و مقاصدی را وضع میکنند که از مراتب بالاتر سازمان به مراتب پایین میرسد و دستورالعملهای بستهبندی سازمانتان را تحت تاثیر قرار میدهد. شما باید به درک این موضوع برسید که چگونه اقدامات و عملکردهایتان، موفقیت کلی تجارتتان را تحتالشعاع قرار میدهد. بهعنوان مثال، سازمانی که بهصورت پایدار همیشه در جایگاه برتری قرار دارد، از دپارتمان بستهبندی خود میخواهد که سیستمهایی را توسعه دهند که تاثیرات محیطی فرآیندهای توسعه بستهبندی را مدنظر قرار میدهند.
توسعه استراتژی بستهبندی، کار ساده یا آسانی نیست. این استراتژی باید دربردارنده اهدافی باشد که تیم مدیریت وضع میکند. طراحی مجدد بستهبندی برای اهداف بازاریابی یک مسوولیت مهم است، اما فقط در برگیرنده یک هدف نیست. پایداری، بهرهوری و سودآوری، تنها برخی از حوزههای مهم تمرکز بسیاری از کارخانههای تولید به حساب میآیند. اما چگونه باید استراتژیای شامل بسیاری از اهداف پیچیده خلق کنید؟
مراحل اساسی برای ایجاد و توسعه استراتژی بستهبندی
شروع ایجاد یک استراتژی، در واقع یک مکاشفه است. برای آشنایی خود و تیمتان با اهداف و ماموریت سازمانتان، باید زمان زیادی را در جهت این هدف سرمایهگذاری کنید. همانطور که قبلا ذکر شد، بسیاری از کارخانهها یک هدف پایدار بسیار برجسته را دنبال میکنند و انتظار دارند ایدیولوژی توسط کل شرکت، به مرحله انجام برسد. در این مرحله، همچنین درک اهداف فردی سهامداران، مهم است. هر بخش در سازمان، اهداف را به صورت متفاوت تفسیر میکنند. با درک کامل این اهداف، هممحوری و توازن حاصل میشود و آنچه که برای تحقق ماموریت به آن نیاز دارید تعیین و مشخص میشود.
بعد از این مرحله، باید زمانی را صرف یادگیری هرچه بیشتر در مورد وضعیت فعلی و آینده صنعت خود و چگونگی عملکرد آن بکنید. تجزیه و تحلیل صنعت، یک گام بهویژه مهم است، به این دلیل که در راستای برنامهریزی آیندهنگرانه به شما کمک میکند. بهترین استراتژی آن است که آینده شرکت و صنعت شما را مدنظر قرار دهد.
پس از جمعآوری اطلاعات صنعت، اهداف سازمانی و دیگر محرکها، شما باید درک جامع و کاملی از موقعیت فراگیر سازمانتان در درون صنعت خود داشته باشید. تنها پس از آن میتوانید در جهت تعیین چگونگی تاثیر هر هدف بر فعالیتهای دپارتمان بستهبندی و عملکرد قدم بردارید:
ایمنی
خطراتی که مصرفکننده و افراد را در کارخانه تهدید میکند، تاثیر قوی بر اهداف بستهبندی شما خواهد گذاشت.
کارآمدی
فناوری و طراحی باید مطابق اهداف باشند، بهعنوان مثال، حفظ و افزایش مدت زمان تازگی محصول .
راحتی
سهولت در باز کردن، دوباره بستن و تفکیک و دفع بستهبندیها
متمایز سازی بستهبندیها
میزانی که براساس آن بستهبندی شما از بستهبندی رقیب متمایز میشود.
تبلیغ
میزانی که بستهبندی شما، برای ارتقا محصولتان به آن تکیه میکند.
تقویت برند
اهمیت به خاطرآوری برند از طریق بستهبندی، مانند شکل یا رنگ آن.
ارتباطات
پیامی که باید بستهبندی شما به مصرفکنندگان القا کند.
حفاظت
ورود بستهبندی به بازار با لزوم حفاظت از محصولتان در طول زنجیره تامین، حفظ عرضه و پایداری محصول در محیطهای متفاوت در مسیر رسیدن بهدست مصرفکننده و فراتر از آن.
بودجه و بازده
در نظر گرفتن بودجه با توجه به تمام دپارتمانهای موجود در خط تولید، از اهمیت برخوردار است. درک درستی از هزینههای مواد بستهبندی و هزینه کل تولید هر یک از اجناس تکمیل شده داشته باشید و بازگشت احتمالی از تبلیغات و کمپینهای تبلیغاتی را محاسبه کنید.
مسیر هر یک از این اهداف، که بر چگونگی عملکرد دپارتمان بستهبندی تاثیر میگذارد، به شما در شناسایی یک استراتژی اصولی کمک خواهد کرد.
آخرین مرحله، ارتقا و کار برروی شرح اهداف است. همانند شرح مفاهیم دیدگاه و ماموریت، بردن اهدافتان بر روی کاغذ، گام کلیدی برای ایجاد تغییر قانونی میباشد. شرح دیدگاهتان، بزرگترین تصویر از آن چیزی است که باید بهدست آورید. شرح ماموریتتان، وظایفی هستند که در مورد چگونگی تحقق بخشیدن آن دیدگاه باید انجام دهید.
مرحله بعد، تعیین مقاصدی است که در صورت تحقق یافتن، به صورت موفقیتآمیز با اهداف نهاییتان، مطابقت پیدا میکند. اینها پرجزییاتترین مراحل و اقداماتی هستند که به شما در مسیر پیشرفت کمک میکنند. استراتژی گروهی شما که از خلال سازمانتان جریان پیدا میکند، در طراحی تاکتیکها و فعالیتهای روزمره که موجب رشد سازمانتان خواهد شد، تاثیرگذار است.
خلق یک استراتژی بستهبندی که در ساخت برند به شما کمک میکند
بعد از وضع استراتژی نهایی برای بستهبندی، شما باید زمانی را صرف فکر کردن به این موضوع کنید که چگونه میتوانید با توجه به آن دستورالعملهای جامع، برند کارخانه خود را خلق کنید. با این وجود، طراحی بستهبندی شما، راه طولانی در پیش دارد برای اینکه تعیین کند آیا محصول از قفسه خارج مشود و بهدست مشتری میرسد.
مهم نیست محصول جز کدام اقلام باشد: عطر، پوشاک، صابون و یا دستمال توالت. طراحی بستهبندی موفق، بستگی به قابلیت و تواناییاش دربرقراری ارتباط با احساسات مصرفکننده دارد. به همان میزانی که تبلیغات با مصرفکنندگان وارد «گفتوگو» میشود، ۸۰درصد تصمیمگیری برای خرید محصولات، در جلوی قفسهها گرفته میشود. آیا به شواهد بیشتری مبنی بر اهمیت بستهبندی نیاز دارید؟ روش ارایه محصولتان، تنها شکل بازاریابی است که ۱۰۰درصد از مشتریانتان آن را دیدهاند. – آنها بستهبندی شما را دیدهاند، محصول شما را برداشته و آن را در چرخدستی خریدشان گذاشتهاند. چگونه مطمئن میشوید که توجه خریدار را جلب خواهید کرد و این توجه را حفظ میکنید؟
جواب این سوال، میزان قابلیت بستهبندی شما در جذب مشتری است. اینکه بستهبندی محصولتان تا چه حد میتواند توجه مشتری موردنظرتان را به خوبی جلب کرده و با آنها از نظر احساسی ارتباط برقرار کند. براساس مشخصههای ضروری طراحی بستهبندی برای جذب مشتری طراحی شما باید:
ساده و مرکز توجه باشد.
بهطور واضح، بیانکننده مجموعه پیام برند و نام تجاری باشد.
گویای وجه تمایزات، مزایا و مشخصههای جدید محصول باشد.
از نظر رنگ، شکل، تصاویر و کلمات دارای مزیت و برتری باشد.
بستهبندی استراتژیک، بستهبندی موثر است
نتایج بزرگ و موفقیت ماندگار، تقریبا همیشه ثمره برنامهریزی و استراتژی هستند. سرمایهگذاری در تحقیق و ارتباطات در سراسر سازمان شما، تا حد زیادی موجب افزایش احتمال موفقیتتان خواهد شد، با توجه به این موضوع که آیا هدف شما از نظر بهرهوری و محصول و یا هر دو، عملی باشد.