David Schweitzer مدیر طراحی در Oliver Design
تولیدکنندگان دارو و تجهیزات پزشکی میتوانند از بسته بندی محصولات مصرفی یاد بگیرند که چگونه وفاداری به برند و راحتی استفاده یا درک روش مصرف کالاهایشان را ارتقا دهند.
تا جایی که به خاطر دارم، بستهبندی همواره بهعنوان یک موضوع ضروری اما در چارچوب سود و حاشیه سود شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. در دهه 2000، شرکت Apple تغییری اساسی در این الگو ایجاد کرد. اپل یکی از نخستین شرکتهایی بود که به طور جدی به نحوه معرفی کالا به مشتریان توجه کرد. و به عقیده من، به لطف اپل و شرکتهای مشابه اینچنینی بود که خریداران تقاضا و ایدهآل خود را از بستهبندی بالاتر بردند.
مصرفکنندگان شروع به تفکر در این خصوص کردند که چگونه ایربادها در چنین بستهبندی راحت و کاربردیای ارایه میشوند اما داروهایشان در بستهبندیهایی به دستشان میرسد که مزیت و کاربرد آنچنانی ندارند.
به واسطه حرفهام، بسیار شده که به جلسهای با شرکتهای بزرگ دارویی رفتهام و شخصی یک جعبه از محصولات اپل یا حتی کالاهای مصرفی دیگر را بر روی میز گذاشته است. با حرکت به سمت بستهبندیهای دوستدار مصرفکننده، صنعت دارویی تحت فشار برای بازنگری در بستهبندیهایش قرار گرفتهاست و اینکه چگونه باید پیامهای حیاتی در مورد استفاده صحیح از محصول را منتقل کنند. امروز هنوز هم صنعت دارویی درحال آموختن از بستهبندیهای کالاهای مصرفی است.
بسیاری برندها دیگر میدانند که ایجاد ارتباط با بیماران و مصرفکنندگان با بستهبندی شروع میشود. پزشکان و بیماران همواره دارای انتخاب در داروهای دارای نسخه هستند بهویژه در بازار رقابتی. به عنوان مثال در بیماریهایی همچون دیابت، بخش درمان گزینههای زیادی را در اختیار بیماران قرار میدهد و به آنها حق انتخاب میدهد که چه ابزار پزشکی یا دارویی را استفاده کنند. بستهبندی میتواند به طرز موثری این تصمیم را تحت تاثیر قراردهد و حتی به ایجاد وفاداری به برند کند.
بعد از تمام این صحبتها، شما کدام بستهبندی را میخواهید- آنکه به خوبی معرفی و بستهبندی شده تا به سادگی شناسایی و استفاده شود یا آنکه در جعبهای ساده با برگه دستورالعمل پیچیده ارایه شده است؟
به محض اینکه بسته در دستان بیمار قرار میگیرد، بستهبندی شروع به ایفای نقش حیاتی میکند. بیماران ممکن است فراموش کنند که پزشک به آنها چه گفته است اما یک بستهبندی خوب میتواند یادآوریکنندهای ساده و کارا باشد. به عقب که نگاه میکنیم تلویزیون و وسایل الکترونیکی از نخستین مکانهایی بودند که دستورالعملهای شروع سریع، کدهای QR و روشهای استفاده گام به گام را پیادهسازی کردند.
شرکتهای دارویی خیلی زود آموختند که باید خود را با چنین روشهایی مطابقت دهند. یکی از این روشها، دستورالعملهای متوالی یا زنجیرهای بود. هیچکس نمیخواهد بیمار تا قبل از اینکه ابزار پزشکی یا دارویی قابل استفاده باشد آن را باز کند پس با راهنمایی صحیح در خصوص محتویات، بیمار بسته را باز و از دارو یا ابزار خود همانگونه که در نظر گرفته شده بود استفاده میکند. شاید گفتنش احمقانه به نظر آید اما اگر محصول را به روشی ارایه ندهید که نادیده گرفتن آن دشوار باشد، مردم واقعا آن را نادیده میگیرند.
تغییری که در بستهبندی مصرفکننده اتفاق افتاده کمک کرده تا بسیاری از پیشرفتها و مزیتها در دنیای دارویی ممکن شود. این موضوع شرکتها را وادار کرده تا نگاهی دوباره به بستهبندیهایشان داشته باشند و آن را بهعنوان بخشی مهم از هویت برندشان ببینند. امروز شرکتهای هوشمند میدانند که بستهبندی میتواند وفاداری را افزایش دهد، روشهای استفاده را اطلاعرسانی کند و راندمان یک دارو یا ابزار را بالا ببرد.