Gordon Robertson، Robet Lilienfeld، Jane Muncke، Claire Sand
همه میدانیم که افزودنیهای زیست تخریبپذیر (Biodegradable) در بستهبندی پاسخی اشتباه به حل مشکل پلاستیکهاست با این وجود چرا این انتخاب هنوز بر روی میز است؟همه میدانیم که افزودنیهای زیست تخریبپذیر (Biodegradable) در بستهبندی پاسخی اشتباه به حل مشکل پلاستیکهاست با این وجود چرا این انتخاب هنوز بر روی میز است؟
روشن است که بستهبندی نقشی مهم در دستیابی به سیستم غذایی پایدارتر ایفا میکند. با این وجود مصرفکنندگان بسیار شاهد رودخانههایی انباشته از بستهبندی، جزیرههای پر از زباله در اقیانوسها و بستهبندیهای دورانداخته شده در حاشیه جادهها هستند. همه عمیقا خواستار این هستیم که این بستهبندیهای ملعون به هر شکلی که شده از صحنه روزگار محو شوند و البته فناوریهایی برای ناپدید ساختن آنها را نیز در اختیار داریم. بله. این بستهبندیهای یافت شده در اقیانوسها، رودخانهها، دریاچهها و خیابانها به راحتی میتوانند تغییر ماهیت داده و تجزیه شوند و ما نیز خواهیم توانست فضای بیشتری را در مراکز دفن زباله داشته باشیم چنانچه فناوری تجزیهپذیری را به بستهبندیهایمان بیافزایم. صحیح است؟ خیر!
ضایعات تجزیهپذیر بسته بندی پاسخی چندوجهی به حل مشکل است:
1. ترکیبات باقیمانده قرار نیست که وارد زمینها و اقیانوسها شوند.
2. تمیز کردن ترکیبات باقیمانده پیچیدهتر از بازیابی یک بطری پلاستیکی از آب کنار جاده است.
3. ما باید به دنبال هماهنگی و استفاده بیشتر از منابع پایدار بهعنوان ماده اولیه بستهبندی باشیم و بستهبندی را برای دفع مناسب جمعآوری و مرتبسازی کنیم.
چنانچه ما میدانیم که بستهبندی تخریبپذیر پاسخی غلط به سوال است پس چرا این گزینه هنوز روی میز است؟
موضوعی که وجود دارد این است که ضایعات تخریبپذیر بسته بندی دوباره بهعنوان یک راهکار تبلیغ میشوند. در کنار افزودنیهای قدیمی OXO که در حال حاضر دیگر مورد استفاه قرار نمیگیرند، ظاهرا موارد زیاد دیگری در بازار عرضه شدهاند. ما نام آنها را «حواس پرتکن» گذاشتهایم چراکه حواس ما را از هدف واقعی منحرف می کنند: کاهش تاثیر منفی بستهبندیهای غذایی بر محیطزیست هم از نظر خود بستهبندیها و هم نقش مهمتری که بر عهده دارند یعنی محافظت از غذایی که دربرگرفتهاند.
حواسپرتکنها شامل فناوری برای بهکارگیری در مواداولیه بستهبندی با هدف تجزیه و زیستتخریبپذیری آنها میشوند.
خلاصهای از پیشینه
چند سال پیش، OXO که تجزیه بستهبندی در آب، زمین یا مراکز دفن زباله را تبلیغ می کرد و وعده میداد، پس از پذیرفته شدن، مجدد از سوی کارشناسان رد شد چراکه یک بار دیگر ذهنهای منطقی پیروز ماجرا شدند. OXOها گونهای از افزودنیها هستند که به بستهبندی افزوده میشوند تا روند تجزیه را آسان کنند. این مواد به خاطر اینکه باعث تجزیه شدن بستهبندیها به آلودگیهایی در اندازههای ماکرو، میکرو و نانو میشوند ممنوع به حساب میآیند. همانطور که متخصصین بستهبندی میدانند معدوم کردن مناسب بستهبندی موضوعی حیاتی است. اغلب بستهبندیها را میتوان کوچک کرد، مورد استفاده مجدد قرار داد و یا بازیافت کرد البته با محدودیتهایی از جمله این که تاثیری بر محیطی که انسانها از آن غذایشان را تولید و تهیه میکنند نداشته باشند. سایر بستهبندیها میتوانند برای بازیافت انرژی در مراکز زبالهسوزی سوزانده شوند و یا مراکز دفن زباله را از لحاظ بیولوژیکی فعال یا غیرفعال کنند. برخی دیگر در مراکز خاص تجزیه میشوند. هنگامی که تحقیقات نشان داد که تجزیه و تغییر ماهیت کنترل نشده بستهبندی (بهویژه کاغذ و پلاستیک) منجر به آزادسازی محتویاتی فاجعهبار برای محیطزیست در اندازههای ماکرو، میکرو و نانو میشود، موادی که با نام OXO شناخته میشوند، در برخی مناطق و کشورها ممنوع شدند که این شامل اتحادیه اروپا نیز میشد. سازمانهایی همچون Sustainable Packaging Coalition و تجارتهایی همچون Walmart نیز آنها را ناپسند دانسته یا ممنوع کردند. با این وجود همچنان فجایع رو به ازدیاد هستند- ما فناوری غیر OXO را همانند OXO در اختیار داریم و آنها را برای تجزیه بستهبندیها به کار میگیریم.
چهار علتی که حواسپرتکنها یا گزینههای اشتباه باید ممنوع شوند
با بهکارگیری حواسپرتکنها، تجزیه بیولوژیک و کلی ممکن است زمانی رخ دهد که مورد نیاز نیست.
موضوع اصلی این است که این گزینههای اشتباه عامل ایجاد تجزیه در تمام محیطها هستند. این تجزیه زیستی (از بستههای روکش شده) باعث آزادسازی مواد سمی در سایر بخشها به غیر از مکانهای دفن زباله نیز میشوند که مساحت و سرزمینهای بسیاری را شامل میشود. این مکانها همان جاهایی هستند که ممکن است محصولات کشاورزی را عمل آورند.
این موضوع بهطور ویژه به این مواد وابسته است چرا که آنها مدعی ایجاد تجزیه در بسیاری از انواع بستهبندیها شامل کاغذ، پلاستیک و چندلایهها هستند. به هر حال این مواد که تجزیه را تسهیل میکنند درنهایت باعث ورود تمام اجزای تجزیه شده بستهبندی به محیطزیست میشوند. موضوع دشوار و گیجکنندهای است چرا که مواد اولیه بستهبندی میتوانند شامل مواد شیمیایی خطرناک یا ناشناخته/ آزمایش نشدهای بشود که بهطور دایم درون طبیعت آزاد میشوند.
محیط اطراف کنترل نشده است (مانند مراکز دفن زباله). تجزیه در سایر مراکز مانند دریاها، خشکیها حتی مراکز دفن نیز توصیه نمیشود.
ATSM 5511،5526 و سایر استانداردهای آزمایشگاهی شیمیایی، ASTM برای محصولات قابل تجزیه زیستمحیطی، فلزات سنگین و آلودهکنندههای شناخته شده ارگانیک را محدود ساختهاند. بهویژه PFAS تا دو سال پیش اندازهگیری و توجه نشده بود. بهطور ایدهآل این استانداردها به تاثیر تجزیه بستهبندیها بر حاصلخیزی خاک میپردازند که البته پیشرفتهای بعدی در این زمینه نیز لازم است. ادعایی مبنی بر اینکه این مواد باعث سرعت بخشیدن به تجزیه در اقیانوسها میشوند معتبر نیست. تجزیه زیستمحیطی بستهبندی نباید در محیط اقیانوس یا بر روی زمین انجام شود خواه سریع باشد یا آرام. چنانچه این اتفاق بیافتد، گازهای گلخانهای (GHGs)، سموم میکرو و ذرات ناشناخته آزاد میشوند. کمک به تجزیه مواد در محیط کنترل نشده، کاری حافظ محیط زیست نیست بلکه بینظمی و آلودگی شیمیایی را تسریع میکند.
- دادهها نشان میدهد که گیاهانی که در زمینهای کشاورزی دارای بستهبندیهای تجزیه شده به وسیله مواد اشتباه قابلیت رشد دارند بسیار اندک هستند. با صنعتی دارای بینهایت کانورتر، بسیار سخت است باور کنیم که تمام بستهبندیهایی که با مواد اضافی برای تجزیه روکش میشوند میتوانند به واحدهایی غیرسمی تبدیل شوند. تحقیق نشان داده است که مواد شیمیایی خطرناک به صورت قانونی در بستهبندیهای غذایی مورد استفاده قرار میگیرند.
2- در مجموع مواد تجزیهکننده پاسخی به حل اساسی مشکل تخریب محیط زیست نمیدهد. تغییر و رفتن به سمت مواد بستهبندی و طراحی پایدارتر و مطابق با محیطزیست، هدفی است که باید برای رسیدن به آن تلاش کرد. این به معنای فاصله گرفتن از یکبار مصرفها، بستهبندیهای نگهداری موادغذایی برای کوتاهمدت و همزمان ایجاد مدلهای جدید تجارت برای بهکارگیری ظروف قابل استفاده و پر کردن مجدد است.
این به معنای نهتنها طراحی مجدد بسته بندی بلکه توجه به این نکته است که غذاها چگونه تولید،فرآیند و مصرف میشوند.
بحرانهای همراستا که در حال حاضر جامعه را به چالش کشیدهاند باید یادآوری بسیار خوبی از این موضوع باشند که راهکارهای فعلی مانند مواد تجزیهکننده و سطوح مرتبط با آنها راهکارهای هوشمندانه و گزینههای قابل دوامی نیستند.
پیچیدگی بستهبندی غذایی باید به درستی درک شود تا بتوان به چالشهای پیشرو پاسخ صحیحی داد. راهحلهای سریع و کوتاهمدت وسوسهانگیز هستند چرا که نیازی به اختراع دوباره چرخ ندارند اما راهکارهای ساده اینچنینی سرآغازی برای مشکلات آینده خواهند بود.
3- مواد تجزیهکننده میتوانند ریسکهای سلامتی معنیداری را در صورت بهکارگیری در بستهبندیهای غذایی ایجاد کنند. تجزیه و فساد در حالی که غذا درون بسته است (بهعنوان مثال هنگام تولید) عواقب بسیار خطرناکی دارد:
– ایمنی غذا
– مهاجرت افزودنیهای که برای تجزیه بسته به آن اضافه شدهاند به مواد غذایی
– قرار گرفتن انسان در معرض افزونیهای تجزیهکننده که در تماس با غذا هستند.
– تاثیرهای سلامتی بر روی باکتریهای روده از طریق مواد افزوده در بستهبندی که در تماس با مواد غذایی هستند.
– افزایش ضایعات غذا
– تغییر ماهیت و تجزیه بسته حاوی مواد غذایی که ممکن است به افزایش ضایعات غذایی منجر شود.
4- مواد تجزیهکننده به کار رفته در مراکز دفن زباله فعال از لحاظ بیولوژیکی بسیار ارزشمند هستند چراکه اینجا محیطی کنترل شده است. البته نگرانیهای زیادی درخصوص این ادعا وجود دارد.
آزمایش اغلب با استفاده از ASTM D5511 انجام میشود که به برای هاضمهای بیهوازی به کار گرفته میشود نه مراکز دفن زباله فعال بیولوژیکی.
در این استاندارد، مواداولیه در معرض یک تلقیح متانولوژیک که به وسیله هاضمهای بیهوازی ایجاد شدهاند در یک مرکز خانگی نگهداری ضایعات قرار میگیرند.
به طور مشخص ASTM D5526 (استاندارد روش آزمایش برای تخمین تجزیه بیهوازی مواداولیه پلاستیکی در شرایط کنترل شده مراکز دفن زباله) حتی اگر هزینهاش بیشتر باشد نیز باید بهعنوان روش جایگزین مورد استفاده قرار گیرد. درنهایت اینکه حجم مراکز زباله باید با روشهای دیگر کاهش یابد.