نخستین نمایشگاه بینالمللی Print4All برگزار شد. آمار به جایمانده نشان از نمایشگاهی کاملا موفق میدهد: 429 غرفه از ۲۴ و 30هزار بازدیدکننده از 87 کشور. این رویداد در تمام بخشهای لازم یک نمایشگاه بینالمللی موفق بود: تعداد وکیفیت غرفهدار، تعداد وکیفیت بازدیدکننده، ایجاد بازار، انتقال تکنولوژی و ایجاد اشتیاق برای حضور در دور بعدی. حقیقت این است که ما بهعنوان تیم Fiera Milano، تمام تلاش خود را برای موفقیتآمیز کردن این نمایشگاه در طی دو سال گذشته انجام داده بودیم اما نتایج بالاتر از تصورات ما بود. در تجارت امروز جهانی، نمایشگاهها نقشی حیاتی و غیرقابل انکار یافتهاند. فرصتهایی که این رویدادها در بحث بازارسازی، انتقال تکنولوژی، امکانسنجی بازار، ایجاد آگاهی از حضور و… در اختیار میگذارند را با هیچ امکان دیگری نمیتوان مقایسه کرد. به همین دلیل است که اغلب شرکتها یا مراکز نمایشگاهی بزرگ مانند interpack، drupe، koelnmesse، messe frankfurt، Fiera Milano و… این مهم و نیاز را دریافتهاند و با برگزاری نمایشگاههای تخصصی در سایر نقاط جهان، علاوه بر ایجاد فرصتهای تجاری برای صنایع مختلف، خود نیز سود قابل توجهی از این رهگذر میبرند.
در ایران اما برگزاری نمایشگاهها و یا حضور در آنها بهعنوان غرفهدار، به هیچ عنوان با علم و اصول روز دنیا پیش نمیرود. نمایشگاههای تخصصی در ایران فقط و فقط قرار است تا سودی را از بابت فروش غرفهها نصیب مجموعه نمایشگاهی یا برگزارکننده آن کند. حضور شرکتهای خارجی هم نه برای انتقال تکنولوژی، بلکه به منظور دریافت هزینههای غرفه به شکل ارزی صورت میگیرد. در بحث حضور غرفهداران نیز شاهد چنان ریخت و پاشهای عجیب و غریبی هستیم که برای کسی که در جریان اوضاع اقتصادی ایران نباشد، توهمآفرین است. با همین اوضاع و هزینهها، هنگامی که بحث حضور در بازارهای خارجی و بالطبع حضور در نمایشگاههای خارجی میشود، بریز و بپاشهای اشرافی به ناگاه جای خود را به وسواس هزینهای و عدم اعتماد به نفس میدهد. نتیجه اینکه نمایشگاههای معتبر در سرتاسر جهان یکی پس از دیگری برگزار میشوند، رقبای ما، بازارهای جدید میآفرینند اما تولیدکنندگان و بازرگانان ما خود را عاجز از پرداخت حتی 200 یورو برای در اختیار گرفتن یک غرفه به صورت گروهی مییابند. برخی از این دوستان همان عدهای هستند که در نمایشگاههای داخلی کمتر از 50میلیون تومان برای غرفه خود تنها در یک نمایشگاه نمیپردازند آنهم با نتیجهای که هم از آن مطلعیم.
شرایط اقتصادی و اجتماعی این روزهای ایران حقیقتی است که بر همگان روشن است. اما حقیقت دیگری را نیز نباید از نظر دور داشت و آن اینکه اکثریت مطلق فعالین صنعت چاپ و بستهبندی، هیچ برنامهریزی مدونی چه برای روزهای خوب بازار و چه روزهای رکود ندارند. برخی در روزهای خوب بازار، سود عاید شده را به جای هزینه در بخش تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری برای برنامههای حداقل 5ساله، صرف خرید و فروش ملک و زمین میکنند و در روزهای بد، هنگامی که تمام تخممرغهای خود را در سبد بازار متاثر از رکود داخلی گذاشتهاند، تنها چاره خود را تعدیل نیرو و کاهش هزینهها بهویژه در بخش تبلیغات و بازاریابی مییابند. میدانم که شرایط تولید در ایران و موانع بر سر آن کم نیست اما برای موفقیت در هر کاری باید اصول و قوانین کلاسیک آن را دانست و عمل کرد. اگر انتخاب ما این بوده که تولیدکننده باشیم، باید اصول و روشهای حاکم بر آن را هم بپذیریم. عصر تصمیمگیریهای تکنفره، شخصی و سلیقهای به سر آمده است. این تحمیلی است که بازار و رقابت بر ما اعمال میکند. شرکتهایی که ریلگذاری درستی در زمان خوب بازار انجام دادهاند و بازارهای جایگزین خود را ساختهاند، فقط میتوانند از شرایط بد با حداقل خسارت جان سالم بهدر برند. هنوز شاهد شرکتهایی هستیم که با وجود ورود نسل سوم مالکیت به عرصه مدیریت؛ نسل اولی که دهه ۸۰ عمر خود را سپری میکند، در تصمیمگیریها حرف اول و آخر را میزند آن هم در دنیایی که ممکن است 24 ساعت بعد نسبت به روز قبل، تبدیل به آدمی بیسواد شده باشیم.
مثال نمایشگاه Print4All را زدم تا به برخی از شرکتهای حاضر در پاویون ایران اشارهای کنم، شرکتهایی همچون سپهرپلیمر یا راشاکاسپین. البته که حجم سرمایهگذاری آنها قابل مقایسه با بسیاری از مجموعههای تولیدی ایران نیست اما ریلگذاری آنان در چندین سال قبل اکنون قطار تجارتشان را به راهی میبرد که صادرات به اروپا و آفریقا برایشان دیگر به موضوعی عادی آن هم در شرایط سخت تجارت با خارج، تبدیل شده است.
باور کنم و بپذیریم که مجموعههای تولیدی با هزینههای سرسامآور سربار کارگر و آب و برق و… را نمیتوان تنها با حذف هزینههای تبلیغات و بازاریابی در شرایط رکود بازار اداره کرد. زنده ماندن با تنفس مصنوعی و تکیه به دستگاه در این شرایط دور از دسترس نیست، به شرط آنکه کپسول اکسیژن را از پیش تهیه کرده باشیم. به معجزه اعتقاد داشته باشیم اما ابتدا در ذهنهایمان، آن زمان که یادگیری، برنامهریزی و دوراندیشی، نتایج مثبت خود را در شرایط نامساعد اقتصادی نشان میدهد.