هنر بسته بندی: یک شرکت آلمانی از برگهای یک گیاه ویژه ظرفهای یکبارمصرف ساخته که بتازگی در آلمان هم به فروش میرسد. این ظروف هیچ زباله ضد محیط زیستی از خود باقی نمیگذارند. Leaf Republic يا “جمهوری برگ” نام يك شركت نوبنياد آلمانی است كه از برگهای گياهان ظرفهای يكبارمصرف توليد میكند. پدرام ذوالقدری، مدير عامل و موسس اين شركت كه نجات جهان را وابسته به اين كار زيستمحيطی میداند. در ادامه گفتوگو با پدرام ذوالقدری، مدیرعامل ایرانیتبار Leaf Republic را می خوانید:
منظور از “جمهوری برگ” چيست؟
Leaf Republic يك شركت پژوهشی است كه هدفش يافتن يك جايگزين بادوام برای الياف سلولز است. الياف سلولز ماده اوليهای است كه برای توليد كاغذ به كار میرود. اين ماده فعلا از چوب به دست میآيد و بايد آن را جايگزين كرد. ما به دنبال سلولزی هستيم كه برای توليد آن لازم نباشد درختان جنگلها را قطع كنند. در واقع هدف نهايی ما اين است. حالا در آسيا گياهی پيدا كردهايم كه همان خاصيت مورد نظر ما را دارد. جالب اينكه اين ماده درخت نيست بلكه گياه پيچكی است و سالی چهار بار برگهايی میدهد كه میشود از آنها سلولز به دست آورد.
البته شما فعلا از برگهای آن گياه به جای سلولز بشقابها و كاسههای يكبارمصرف توليد میكنيد. چه شد اين فكر به ذهنتان رسيد؟
من پس از تحصيل، يك سفر يكساله به هند كردم. روستايیان آن كشور بسيار به محيط زيست توجه میكردند. يك شب در روستايی بودم كه هتل و مهمانسرا نداشت. يك خانواده در خانه خودشان به من جای خواب دادند و قبلش شام آوردند. آنها غذا را توی برگهای سبز و تازه و زيبای يك گياه میخوردند. من از اين كار خيلی خوشم آمد. افزون بر اين به آلمان كه برگشتم دخترم مرا به فكر انداخت. با خودم میگفتم: «چه خوب میشود اگر بتوانم از برگهای آن گياه يادشده بشقاب بسازم.»
يعنی وجدان محيط زيستیتان پس از تولد دخترتان بيدار شد؟
بله، بعد از اينكه پدر شدم اين تغيیر در من رخ داد. قبلا من هم مثل بقيه بودم: كنسرت میرفتم، ماشين گرانقيمت سوار میشدم و پی عشق و عاشقی بودم. اما هرچه دخترم بزرگتر میشد، با خودم میگفتم: اينطوری كه نمیشود، بايد كاری بكنم. البته اذعان كنم كه از دانش زيستشناسی اطلاعی نداشتم، انجمنهايی مثل “صلح سبز” “صندوق جهانی طبيعت” هم برايم جذاب نبودند اما احساس میكردم كه بايد من هم كاری بكنم.
منظورتان را روشنتر بفرماييد. چرا فكر میكنيد محصول شركت شما تأثيرگذار است؟
وقتی میديدم كه دور و بر دخترم همه چيز، برای مثال اسباببازیها، بطریها و غیره از پلاستيك توليد شدهاند، دقت و مطالعه بيشتری كردم و پی بردم كه ۷۸ درصد زبالهای كه انسانها توليد میكنند از كاغذ و پلاستيك است. در جهان در هر دو ثانيه به اندازه دو زمين فوتبال، درختهای جنگلها را میبرند.
هدف و كار شركتتان در آينده چيست؟
ما میخواهيم كارخانهای بسازيم كه در آن از برگهای گياهان، سلولز توليد و به كارخانههای كاغذسازی عرضه شود. هدف اصلی ما توليد كاغذ است و بشقابها فقط وسيله تبليغاتی بودهاند. مهم اين است كه برای سلولزی كه ما میسازيم ديگر نيازی به قطع هيچ درختی نخواهد بود. سلولز ما از كشتزارهای ديرپا به دست میآيد. ما میرويم كه گياه ويژهمان را در همان زمينهايی بكاريم كه پيشتر جنگل بوده است.
پس با اين حساب بايد باب همكاری با دولتهای مختلف را هم باز كنيد. با چه كشورهايی قرارداد همكاری داريد؟
با همكاری دولت نپال روی تخمهای گياهی تحقيق و كار كرديم تا پروتئينی به دست آوريم كه باعث رشد سريعتر گياه ويژه سلولز ما شود. شركت ما با هر دولتی كه از پيشنهاد ما استقبال كند، حاضر به همكاری است. كافی است دولتها اجازه بدهند ما اين گياه را در كشورشان بكاريم. آن وقت طبيعی است كه ما تخمهای گياه را به كشاورزان آن كشور میدهيم تا بكارند، برگهای آن را سالی چهار بار برداشت كنند و به ما تحويل دهند تا از آن سلولز توليد كنيم و آن را به كارخانههای كاغذسازی عرضه كنيم.
با دولت ايران نيز در حال مذاكره هستيد؟
ايران از معدود كشورهايی است كه كه در آن از سال گذشته قطع درختان جنگلها ممنوع شده. پس در اين كشور توليد سلولز از چوب درخت نيز دشوار شده است. ما با نماينده دولت ايران در حال مذاكره در خصوص گشايش يك كارخانه سلولز در اين كشور هستيم. اگر اين گياه ويژه در ايران كاشته شود، اين كشور ديگر نيازمند وارد كردن كاغذ و خريدن آن از كشورهای اروپايی و آمريكايی نخواهد بود.
چرا تا كنون از پيشنهاد شما در كشور آلمان استقبال زیادی نشده است؟
به دو دليل: اول اينكه مردم آلمان ارزانطلب هستند. همه چيز بايد ارزان باشد. در عين حال آلمانیها متقاضی كيفيت عالی هستند. يعنی در اينجا يك تناقض وجود دارد. با اين حال محصول ما “Made in Germany” است. توليد بسته بندیمان هم در همينجا انجام میگیرد. همين يعنی كه ما نمیتوانيم محصولاتمان را ارزان بفروشيم. ولی متأسفانه آلمانیها با خود میگويند: «ما بشقاب مقوايی را ۱۰ سنت میخريم. چرا بايد ۲۰ سنت برای يك دانه برگ خرج كنيم؟» بهای كالای ما برای رستورانداران هم بالاست. ولی اين كار مثل هر كار ديگری زمان میخواهد.