نمایشگاه «پلاست اوراسیا ۲۰۱۸»که مطابق هر سال در مرکز نمایشگاهی تویاپ استانبول برگزار میشود، امسال هم میزبان شرکتکنندگانی از سراسر دنیا بود. ایران هم امسال نقش پررنگی داشت، چرا که هم پاویون مفصلی از شرکتهای ایرانی در نمایشگاه برپا بود و هم هیأت بازدیدکنندهی بزرگی از ایران رهسپار بازدید از نمایشگاه شده بود. اما سوال اساسی اینجاست که چرا سهم بخش خصوصی در برپایی غرفه در این نمایشگاهها ناچیز است و صرفا شاهد حضور پتروشیمیهای شبه دولتی هستیم؟!
پاسخ در نگاه اول ساده است! تولیدات ما نه مزیت رقابت در قیمت را دارد و نه مزیت رقابت در کیفیت! ضمن اینکه مذاکرهکنندگان حرفهای هم نیستیم و غالبا در تجارت خارجی اسیر دلالبازی میشویم! اما دقت در موضوع ما را به تأمل بیشتری وا می دارد. اینکه ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای دارای منابع نفت و گاز، میتوانست به جای کره جنوبی، تایوان و چین (نه حتی ترکیه!) بازارهای متنوعی در محصولات پلیمری و پلاستیکی برای خود خلق کند، اما به جای حضور شرکتهای بخش خصوصی ایرانی، حضورمان تنها محدود به چند پتروشیمی شبه دولتی و دولتی باشد (که در خوشبینانهترین حالت باز هم خام فروشی میکنند) و غرفههای متنوعِ بزرگ و کوچک کرهای، تایوانی، چینی و ترک کل نمایشگاه را قبضه کرده باشند.
عدم وجود ارتباط صحیح میان مراکز تحقیقاتی و صنعت یکی از گلوگاههای این عارضه است. اما قدیمی شدن تجهیزات و تکنولوژی پتروشیمیها هم به این عارضه دامن میزند. باید بپذیریم که میزان ارزش افزودهی حاصل از صنایع پایین دستی پتروشیمی بسیار بالاتر از خامفروشی این مواد است. اما رسیدن به این نقطه نیازمند ارتقای دانش در پتروشیمیها، بهبود تجهیزات و نیز تعریف ارتباط با دنیای پیشرفته است. چرا که این راهیست که ترکها حتی بدون داشتن مواد اولیهی پتروشیمی رفتهاند. آنها با کمک دانش مدیریت و نیز تمرکز بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، مواد اولیه خام را با قیمتهای مناسبی از کشورهایی همچون ایران تهیه میکنند و ما در کشورمان نفت و گاز سوبسیدی را به پتروشیمیهای فربه میفروشیم تا حتی به ارتقای تکنولوژیشان فکر هم نکنند.
اما نکتهی ارزشمند دیگر در این نمایشگاه توجه ویژه به بحث «بازیافت» پلاستیک بود. این مبحث در تمامی کشورهای دنیا از اهمیت بالایی برخوردار است و در تمامی نمایشگاههای مرتبط با بحث پلاستیک، یکی از بزرگترین روندهای حاکم بر نوآوریهای عرضهشده، توجه به روشهای جدید بازیافت است. این درحالیست که در کشور ما (به جز برخی دلسوزان بخش خصوصی) توجه خاصی به این مبحث نمیشود و در نبودِ چنین صنایعی، جامعه به سمت روندهایی همچون «نه به پلاستیک» میرود! این در حالیست که مزیت ایران میتواند در زمینهی پلاستیک و بازیافت آن تعریف شود و انرژی جنبشهایی مانند نه به پلاستیک میتواند در توجه بیشتر به بازیافت و جلوگیری از ورود مواد پلاستیکی به محیط زیست منتقل شود.
امید داریم در دورههای بعدی این نمایشگاه شاهد حضور قوی و موثر بخش خصوصی ایران به عنوان غرفهدار باشیم.البته این موضوع نیازمند عزم و ارادهای جدی در بخش خصوصی (که معطوف به تغییر اساسی مولفههایی همچون امنیت سرمایهگذاری و ثبات میباشد) و نیز توجه دولت به کم کردن نقش تصدیگریاش در عرصهی اقتصاد است. مطلبی که به نظر میرسد با نحوهی واگذاریهای صنایع مادر به بخش خصولتی با پرسشهایی جدی مواجه شده است.