شهر سانفرانسیسکو معمولا بهعنوان نمادی از بستهبندیهای زیست تخریبپذیر شناخته میشود. پلیاستایرن ممنوع است و رستورانها باید از ظروف زیست تخریبپذیر یا بازیافتپذیر استفاده کنند. با کمک قوانین پشتیبانیکننده، مصرفکنندگان دانا و دسترسی به زیرساختهای کمپوست، بستهبندیهای زیست تخریبپذیر قاعدتا باید حکم یک حرکت اسلمدانک بسکتبال را داشته باشند.در تحقیقی که به تازگی از مجموعه Recology (ارایهدهنده خدمات بازیافت و کمپوست شهر) انجام شده است مشخص شده که بسیاری از پلاستیکهای قابل کمپوست توسط جداسازها بیرون کشیده شده و دفن میشوند. چرا؟ مشکل در لیبل زدن این محصولات است.
اغلب محصولات قابل کمپوست، بهویژه پلاستیکهای قابل کمپوست، دقیقا شبیه به مواد غیرقابل کمپوست هستند. ظروف صدفی، دربها و ظروف غذاخوری به سادگی در کف آنها، ضرب میخورند تا به سادگی قابل شناسایی باشند این در حالی است که نوشتههای روی محصول انواع گوناگونی دارد عباراتی همچون Compostable، Biodegradable تا Mack from Corn. ممکن است نوارهای سبز یا قهوهای به کالاهای بزرگتر افزوده شود اما موارد غیرکامپوست را نیز میتوان با علایم سبز یا قهوهای نشانهگذاری کرد.
در مدت گذشته پاکتهای قابل کمپوست تنها بخشی بودند که با استفاده از نشانگرهای سبز واژههای Certified Compostable را با حروف کاملا آشکار (1 اینچ یا بزرگتر) و لوگوهای تاییدیه مانند BPI و DK Home Compost بر روی محصول منتشر کرده بودند. در سایر بخشها، به ویژه صدفیها و ظروف غذایی، اینکه واقعا قابل کمپوست است را باید حدس زد.
قوانین جدید اجبار به لیبلزنی برای محصولات بیشتری را دارد
لوایح جدید با هدف جلوگیری از این سردرگمی تدوین شده است. قوانین Washington HB 1569 و California SB 54، الزاماتی را برای تمام محصولات قابل کمپوست شامل بستهبندی محصولات، پاکتها و بستهبندیهای خدمات غذایی نیز میشود. در لایحه واشینگتن باید محصولات به گونهای لیبل زده شوند که به سادگی و سرعت قابل شناسایی باشند و نیز باید دارای لوگوی قابل کمپوست (Compostable) نیز باشند.
این دو قانون جدید بر روی نمونههای قبلی قوانین لیبلزنی درخصوص کمپوست بنا شدهاند که تنها شامل پاکتها میشد. بهعنوان مثال قانون Maryland HB 1349 که از اکتبر 2017 برقرار شد، الزامات را برای لوگوهای تاییدیه، کلمات و نشانههای سبز بر روی پاکتها قرار میدهد اما این برای سایر پلاستیکها یا دیگر محصولات قابل کمپوست صدق نمیکند. سرانجام اینکه هردو نوع قانون هدفشان از بین بردن ادعای نادرست درخصوص تاثیر محصول بر محیط زیست (greenwashing)، کاهش سردرگمی مصرفکننده و کمک به کمپوست سازان برای شناسایی اینکه از محصولاتی که وارد کارخانهشان میشود، کدام واقعا زیست تخریبپذیر هستند، می باشند.
در نبود لیبلهای واضح، کمپوستکننده ممکن است دچار اشتباه شوند
در کارخانه Recology’s و سایر کارخانجات در سرتاسر کشور، جداسازها اجسام شبیه پلاستیک که نشانهگذاری نشدهاند را برای جلوگیری از آلودگی بیرون میآورند. حتی لیوانهای کاغذی قابل کامپوست نیز برای احتیاط از چرخه بیرون آورده میشوند چراکه احتمال میدهند اینها همان لیوان متداولی باشند که روکش پلاستیکی دارند. پلاستیک زیست تخریبپذیر ممکن است با لوگوی تاییدشده یا کلمات Certified Compostable مشخص شده باشد اما هیچ جداسازی قادر نخواهد بود این برچسبهای ظریف را ببیند و تشخیص دهد.
در صورتحسابهای واشینگتن عبارت Processing facitities در لیست کسانی که نیاز به شناسایی محصولات قابل کمپوست دارند، درج میشود. این محدودیتهای بعدی با عنوان easily identifiable شناخته میشوند. یک مصرفکننده که در حال دور انداختن لیوان است ممکن است متوجه نوار سبزرنگ نشود، اما کامپوستکنندهها و جداسازها تلاش میکنند تا مواد اولیه را درون کامیون یا توده انباشتهای از محصول شناسایی کنند که مسلما احتیاج به لیبلهایی دارد که وضوح و بزرگی بیشتری داشته باشند، بسیار فراتر از چیزی که امروز موجود است.
مصرفکنندگان روزبهروز از ادعای زیست تخریبپذیری بیشتر ناامید میشوند
مصرفکنندگان (همزمان غیرانتفاعیها و رسانهها) شروع به نقل قولهایی کردهاند مبنی بر اینکه «این ظرفها زیست تخریبپذیر هستند اما دفن میشوند.» نخستین و بزرگترین مانع برای انجام کمپوست، کمبود یا نبود امکانات صنعتی و برنامههای جمعآوری کنار خیابانی است. اما حتی در مناطقی که دارای زیرساخت های بازیافت هستند، مانند Bay Area، مصرفکنندگان باز هم بر این اعتقادند که بستهبندیهای زیستتخریبپذیر، کمپوست نمیشوند. چنانچه کمپوسترها نتوانند شناسایی کنند که چه چیزی قابل کمپوست است و آنها را از کامیونها و تپههای بازیافتشان خارج نکنند، نزد مصرفکنندگان عملا کمپوست حقیقی اتفاق نیفتاده است. بیشتر از این، لیبلزنی محصولات استاندارد برای شناسایی ضروری است حتی نزد خریداران.
محصولات قابل کمپوست نیاز به لیبلزنی استاندارد دارند
قوانین لیبلزنی بیش از پیش در جهت پاسخ به نیازهای شفافیت در لیبل تمام محصولات پیش میرود. قوانین واشینگتن نخستین شاهد از این ادعاست. چنانچه کالیفرنیا نیز قوانین مشابهی را تصویب کند، تولیدکنندگان باید لیبلهای خود برای بازارهای کلیدی جغرافیایی را به روز و ویژه کنند.
این تنها مختص به بخش غذایی نیست. برندهای CPG که اقدام به تهیه لفافهای قابل کمپوست میکنند باید بستهبندیهای خود را به گونهای طراحی کنند که مراکز کمپوست بتوانند به سادگی آنها را شناسایی کنند.
قوانین پیشنهاد یا وضع شده درخصوص لیبلینگ بر پایه استانداردهای صنعتی برای لیبل هستند که در حال حاضر موجود نیستند. مثلا استاندارد رنگی برای نشان دادن قابلیت کمپوست وجود ندارد. تولیدکنندگان باید با همکاری یکدیگر استانداردهایی برای بهبود شراط بیابند. این کار باعث میشود تا ادعاهای تایید نشده درخصوص کمپوستپذیری از بین برود و مصرفکنندگان بتوانند به سادگی محصولات قابل کمپوست را جداسازی کنند و شانس این محصولات را برای کمپوست حقیقی افزایش دهند.