اگر اتفاقات اقلیمی چندمیلیون سال پیش که طی آن چهره زمین و موجودات روی آن به کلی تغییر پیدا کرد را کنار بگذاریم، به جرات میتوان گفت مهمترین عامل تاثیرگذار بر این کره خاکی، نسل بشر بوده است. اگر طبق برخی نظریهها برخورد چند شهاب سنگ بزرگ با زمین باعث گرمتر شدن آن و تغییرات بسیار شدید و سریع تاثیرگذار بر موجودات شد، امروز شاهد گونههای جدید اما کندتر این تغییرات هستیم.
قطعا همه ما در ایران جابهجایی و تداخل فصلها در یکدیگر، وارونگیهای جوی، کاهش باران، برف در سیستان، خشک شدن بسیاری از تالابها و رودخانهها را به خوبی لمس کردهایم. این تازه آغاز داستان است. برطبق پیشبینیهای نهچندان بدبینانه، نیمه جنوبی ایران در 50 سال آینده، بین 3 تا 5درجه افزایش دما را تجربه خواهد کرد. یعنی میتوان گفت که استانهای جنوبی احتمالا خالی از سکنه خواهند شد. وضعیت خشکسالی و سیل در استانهایی همچون گیلان و اردبیل که تقریبا در باور هیچکس نمیگنجد، حقیقتی تلخ است. انسان نهتنها بر وضعیت آب و هوای جهانی که در آن زندگی میکند تاثیرگذار بوده بلکه بر آلودگی سطحی و مسمومیت سایر موجودات زنده نیز تاثیر شگرفی گذاشته است. کافی است در اینترنت کلماتی همچون «آلودگی دریاها» یا «پلاستیک در اقیانوسها» را جستجو کنید تا تصاویری بینهایت عجیب و دردناک را مشاهده کنید. ما علاوه بر خشکی، دریاها را نیز تبدیل به زبالهدان بیمسوولیتی و بیتوجهی خود کردهایم. چه بسیار موجودات دریایی بینهایت زیبا که در دام زبالههای پلاستیکی ما گرفتار آمدهاند.آمار عجیب است: حدود 5 درصد از تمام مواد مصنوعی تولید انسان وارد آبها میشود !
میخواهم از این مقدمه طولانی به نقش بستهبندی و قوانین مرتبط با آن در آلودگی اطرافمان بپردازم. هر روز قوانین جدیدی در بحث بازیافت و بهویژه محصولات مختلف پلاستیکی و روشها و محدودیتهای استفاده از آنها تصویب میشود. در خبرها داشتیم که اتحادیه اروپا در پی وضع قوانینی برای ممنوعیت مصرف چند نوع محصول پلاستیک یکبار مصرف در کشورهای عضو است. محصولاتی چون نی، کارد و چنگال، ظروف یکبار مصرف و گوشپاککن. جالب است بدانید 73درصد آلمانیها از این طرح حمایت میکنند. بدتر اینکه رد ریزپلاستیکهایی که بهعنوان اسکراب در محصولات آرایشی و زیبایی به کار برده میشوند در بدن انسان دیده شده است. هر آنچه به ما در طبیعت دادهایم را به خودمان بازگردانده است.
گرچه قوانینی دیرهنگام در کشورهای پیشرفته در حال تدوین و تکمیل است اما در ایران نهتنها قانونی وجود ندارد که قوانین جهانی در خصوص جلوگیری از گرمایش زمین را نیز توطئه استکباری میپندارند. مصرف کیسههای پلاستیکی در ایران بسیار بالاست. ظروف یکبار مصرف از آن هم بدتر. از مصرف که بگذریم هیچ برنامه بازیافتی برای این نوع از مواد اولیه وجود ندارد. برنامه کاهش مصرف مواداولیه در بستهبندی کالاها نیز کلا در ایران محلی از اعراب ندارد. برعکس و بهعنوان مثال شکلاتهای کادویی را میخریم که حداکثر میزان مواداولیه در بستهبندی آنها به کار رفته باشد! نهتنها قانونگذاری در این زمینه وجود ندارد بلکه حتی حداقل فرهنگسازی برای کاهش و اصلاح الگوی مصرف نیز انجام نمیشود. تنها برخی NGOهای کوچک حرکتهایی محله به محله را انجام دادهاند. از سازمان محیطزیستی که حتی در اداره کردن پارکی که ساختمان مرکزیاش در آن قرار دارد عاجز است انتظاری بیش از این نیز نمیتوان داشت. بر دریایی از منابع نفتی نشستهایم و مصرف میکنیم بیهیچ احساس مسوولیتی در قبال آنچه که تاثیر میگذاریم و آنچه که بر آینده فرزندانمان میآوریم.
در نبود هیچ قانون اصلاح یا ممنوعیت و بهتر بگویم در نبود هیچ مسوول صاحب درک و صلاحیتی در این خصوص، باید به خود متکی باشیم. طراحان باید با صاحبان برند برای داشتن طراحیهای پایدارتر چانهزنی کنند. ما نیز بهعنوان مصرفکننده باید شرکتهای بیتوجه به موضوع کاهش مصرف مواداولیه در بستهبندی را با نخریدن یا حتی خریدن کالای رقیب جریمه کنیم. میتوان چند نوع میوه را در یک کیسه پلاستیکی ریخت و به منزل آورد. حتی میتوان کالایی را بدون کیسه در دست حمل کرد. زمین و منابع آن ارث پدری هیچکس نیست. امانتی است در دستان ما که باید برای آیندگان حفظ کنیم. بستهبندی با وجود نقشهای حیاتی و مثبتش، میتواند دردسرساز نیز باشد اگر حواسمان نباشد.