حضور ۸ شرکت زعفران افغانی در نبود حتی یک شرکت ایرانی در نمایشگاه گلفود ۲۰۱۹
از حدود دو سال پیش که کم کم خبرهایی مبنی بر خروج پیاز زعفران ایران به مقصد افغانستان مخابره شد، تنها انسان های نادان نتوانستند چنین روزی را پیش بینی کنند. در نمایشگاه گلفود دبی ۲۰۱۹ که بزرگترین نمایشگاه سالانه مواد غذایی دنیاست و به ویژه برای ما به واسطه ارتباطات منطقه ای که ایجاد می کند از اهمیت بسیاری برخوردار است، شاهد حضور ۸ شرکت تولید کننده زعفران افغانستان بودیم در حالی که از ایران هیچ شرکت صادرکننده ای حضور نداشت.
سهیل چهره ای / سردبیر
گفته می شود که در نمایشگاه برلین سال گذشته، زعفران افغانستان به عنوان بهترین زعفران دنیا انتخاب شده است. کشوری که آن را با تریاک می شناختند، از این پس با نام زعفران در دنیا شناخته خواهد شد. در ایران اما به تعداد انگشتان دو دست اتحادیه و انجمن در خصوص زعفران داریم و تنها کار عملی ای که از این همه انجمن های بعضا موازی کار دیده و شنیده ایم، گران کردن زعفران برای مصرف کننده رنجور ایرانی بوده است.
باشد تا دیگر هیچ مقام مربوط یا نامربوطی تا صحبت از صادرات به میان می اید، مانند یک نوار ضبط شده از ۲۰ سال قبل، مدام به موضوع زعفران و مشکل بسته بندی آن برای ورود به بازرهای جهانی نپردازد. گویی که تمام زیرساخت های موجود برای حضور در بازارهای جهانی حاضر بودند و فقط نبود بسته بندی مناسب گره کار بوده است. بماند که در همین سال ها نیز شرکت های بسیاری به سمت بسته بندی های شکیل رفتند و کارهای قابل قبولی نیز ارایه کردند اما سوال اینجاست: آیا مشکل حل شد؟
به عنوان یک کارشناس بسته بندی، شاید کمتر کسی پیدا شود که به اندازه من، بسته بندی های زعفران وخرمای سایر تولید کندگان خارجی را دیده باشد. از همان سال های گذشته مدام فریاد زدم که مشکل زعفران ایران بسته بندی و طراحی آن نیست به دو علت اصلی: نخست اینکه آنهایی که در بازارهای جهانی جولان می دهند بسته بندی های آنچنانی ندارند که بلکه برخی بسیار هم نازل هستند، حتی در میان شرکت های اسپانیایی. و دوم اینکه طراحان ما به خوبی از پس طراحی بسته بندی زعفران آنچنان که برای خریداران خارجی جذاب باشد بر می آیند.
در تمام این مدت سر خود را زیر برف کردیم و کارنابلدی، شخصی نگری و بی کفایتی خود را پشت نبود بسته بندی مناسب پنهان کردیم تا کار به جایی رسد که احتمالا در سال های آینده برای صارات این مصول باید به کشور افغانستان حق لایسنس پرداخت کنیم.
فرصت ها در این کشور به گونه ای باد هوا می شوند که دیگر حتی تعجب هم نمی کنیم و به عنوان امری عادی به انها می نگریم. بشتابیم که پس از زعفران نوبت سایر منابع استراتژیک این مملکت است و تا همه آنها را به فنا نداده ایم از پای ننشینیم. برخی گمان می کنند چیزی که در این مملکت زیاد است، اب و خاک و خورشید است پس مفت به چنگ آریم و مفت به فنا دهیم که کس به کسی نیست!