نماد سایت packagingart

جعل، صنعتی که از آن بی خبریم

 در جهان قرن بیست‌ویکم، تغییرات لحظه‌ای هستند و نیازها ساعتی. حد و مرزهای این دوران در تمام شئونات زندگی، بسیار دورتر از گذشته‌ها خود را بازیافته‌اند. همه چیز سرعت سرسام‌آوری به خود گرفته است. بسیاری تابوها شکسته شده‌اند. استرالیا آخرین و 24مین کشوری است که  ازدواج همجنس‌گرایان را به رسمیت شناخته است. گروهی آماده سفر بی‌بازگشت به مریخ می‌شوند و دسته‌ای دیگر در انتظار به زیر آب رفتن سرزمینشان در سال‌های نه‌چندان دور آینده از پی تغییرات آب‌وهوایی. سریع راندن با خودروی تغییرات تکنولوژیکی، تنها لذت را به همراه ندارد بلکه گرد و خاک ایجاد شده پشت سر را نیز باید تحمل کرد.

از روزی که نسل بشر از برگ درختان به‌عنوان وسیله‌ای برای حمل غذا استفاده و نخستین بسته‌بندی را خلق کرد و از هنگامی که قوطی کنسرو برای نگهداری و حمل آذوقه سربازان در جنگ اختراع شد، بسیار می‌گذرد. از روزهایی که دستورالعمل‌های حرفه‌ای برای طراحی یک بسته‌بندی کارا و جذاب نوشته شد نیز سال‌ها گذشته است. نیازها و خواست‌های بشر در سال‌های اخیر، تحمیل‌های جدیدی را بر این صنعت گذاشته است. استراتژیک‌ترین صنعت دنیا به واسطه نقش و تاثیر بی‌بدیلش بر اغلب فعالیت‌های صنعتی و حتی زیست بشری، باید پاسخگوی انتظارات بسیاری باشد. مهم‌تر از همه این‌که امنیت غذایی و دارویی ما را فراهم می‌کند. این روزها دیگر تنها صحبت از نقش بسته‌بندی در فروش کالا نیست بلکه چگونگی آن است که روز به روز اهمیت بیشتری می‌یابد.

آنچه که امنیت غذایی، لجستیکی و دارویی ما را تامین می‌کند، می‌تواند خود به تهدیدی امنیتی نیز تبدیل شود. جعل کالا و محصول از طریق جعل بسته‌بندی آن، تجارتی میلیارد دلاری است. تجارتی که در بسیاری از نقاط جهان به‌طور سیستماتیک و سازمان یافته انجام می‌شود و جان بسیاری از انسان‌ها را در خطر مرگ قرار می‌دهد. سالانه 122هزار کودک زیر 5سال افریقایی به خاطر داروهای تقلبی ضدمالاریا کشته می‌شوند زیرا سرمایه‌گذاری در تجارت داروهای تقلبی، سودی 450درصدی را به ارمغان می‌آورد. تقلب در سطحی پایین‌تر، کالای بی‌کیفیت را جایگزین کالای اصلی می‌کند که بیشترین جنبه‌های مالی و شاید صدمات جسمی را دارد. فریب مصرف‌کننده از طریق ظاهر بسته‌بندی و تفاوت محتویات با تصویر ارایه‌شده بر روی بسته و آنچه که به مصرف‌کننده وعده داده شده نیز به گمان من جعل و فریب است. کپی‌برداری از ایده‌های یک تولیدکننده و شاید تیم طراحی و بازاریابی آن نیز باید در همین راستا ارزیابی شود. فروش جنس چینی به جای آلمانی در بسته‌بندی مشابه، استفاده از نام‌های مشابه با نام اصلی، استفاده از لوگوی شبیه به لوگوی کالای مورد هجمه، همگی مواردی هستند که در زندگی روزمره بسیار با آن‌ها برخورد داشته‌ایم. نداشتن تعریفی درست از جعل و چگونگی انجام آن، همچنین عدم توانایی در پیگیری قطعی بسیاری از موارد نقض حق مالکیت معنوی که یکی از بزرگ‌ترین زمینه‌سازهای جعل در ایران است، دست به دست هم داده‌اند تا هجمه‌ای بزرگ از تقلب هم در محصولات خارجی و هم داخلی گریبان مصرف‌کننده را بگیرد. تعداد زیاد کشفیات در کنار بسیاری که هیچ گاه تسلیم قانون نمی‌شوند، نشان از سود بسیار این نوع تجارت و ضعف‌های بسیار قانونی در این حوزه است. مشاهده پشمک حاج عین‌الله و حاج‌عباس در کنار پشمک حاج‌عبدالله اگر جعل هویت تجاری و شهرت یک برند موفق نیست پس چیست؟ آیا تا به حال به تشابه اسمی و به‌ویژه طراحی لوگوتایپ شرکت معروف بیژن و مدیر معروفش با برند صنایع غذایی بیژن خودمان توجه کرده‌اید. این همه نزدیکی در خلق یک ایده طراحی تحسین‌برانگیز نیست!

ما روزانه آسیب‌های بسیاری از جعل و تقلب در انواع کالاهای مصرفی‌مان می‌بینیم که به علت نبود آگاهی از اصل موضوع، از آن‌ها بی‌خبریم. جا دارد تا مسوولین مربوطه در بخش‌های سیاستگذاری، نظارتی و انتظامی با دعوت از کارشناسان و وکلای خبره، به این موضوع ورودی جدی داشته باشند تا هم از سرمایه صاحبان برند محافظت شود، هم سلامت مصرف‌کننده تضمین شود و هم حق انتخاب آزادانه خریدار پایمال نگردد.

 

خروج از نسخه موبایل